متن آماده شدۀ گواه دکتر تریتا پارسی درحضور کمیتۀ حقوق بشر تام لنتوس در کنگره آمریکا
جناب آقای مک گوویرن و جناب آقای ولف روسای جلسه، از شما که به من اجازه دادید تا برای بحث دربارۀ بد شدن روبه افزایش وضعیت حقوق بشر در ایران در برابر شما سخن بگویم سپاسگزارم. و با تشکر از شما به خاطر برگزاری چنین جلسهای که به منظور توجه به حقوق بشر در ایران تشکیل شده است. انجام این بحث به درستی بسیار مورد نیاز است، بر گفتۀ سازمان عفو بیناللمل، در حال حاضر وضعیت حقوق بشر در ایران به بدی وضعیتی است که در سی سال گذشته بوده است.به عنوان نماینده بزرگترین سازمان مردممحور – شورای ملّی ایرانیان آمریکایی – که آمریکاییان ایرانیتبار را در ایالات متحده نمایندگی میکنند- باید بر این نکته تایید ورزم که هیچ گروهی از آمریکاییان بیش از جامعۀ آمریکاییان ایرانیتبار از سیاستهای دولت ایران رنج نبرده است. آنان چه قربانی آزار مذهبی یا سیاسی بودهاند، چه اشکال دیگر تجاوز علیه حقوق بشر، اکثریت بسیاری از آمریکاییان ایرانیتبار آمریکا را به عنوان خانۀ اصلی خود برگزیدهاند چرا که با دولت ایران تفاوت داشتهاند.
آن تفاوتها به روشنی به عنوان نتیجهای از مبارزات انتخاباتی ژوئن ۲۰۰۹، نه فقط به دلیل تقلب در انتخابات، بلکه بیشتر به دلیل خشونتهای بسیار زشت علیه حقوق بشر که توسط دولت ایران در حد زیادی انجام پذیرفت رشد یافته است.
امروز سخنان من متمرکز بر گامهای است که ایالات متحده و جامعۀ جهانی میتوانند برای اعمال فشار بر دولت ایران به منظور متوقف ساختن تجاوزاتش علیه حقوق بشر و پشتیبانی مدافعان حقوق بشر ایران بردارند.
سابقه
در گزارش «جمهوری اسلامی در ۳۱: خشونتهای پس از انتخابات بحران حقوق بشری جدی را نشان داد»، سازمان «دیدهبان حقوق بشر» تعدیات گستردۀ علیه حقوق بشر را مستند کرده است، از جمله قتلهای خارج از چهارچوب قضایی؛ تجاوز و شکنجه؛ زیر پا گذاشتن حق آزادی بیان و برپایی تجمعات؛ و انجام هزاران دستگیری و بازداشت غیرقانونی در مدت نه ماه پس از انتخابات روز ۱۲ ژوئن سال ۲۰۰۹. شاهدان از الغای اعدامهای دروغی، شکنجه، تجاوز، و کتک زدنهای بیهدف زندانیان سخن گفتهاند.
صدها نفر – از جمله اشخاصی که در هیچ تظاهراتی علیه تقلب در انتخابات شرکت نکردند- وادار شدند تا در تلویزیون برای بیان اعترافات دروغین ظاهر شوند، و به دست داشتن خود در فعالیتهایی که ضدانقلابی خوانده میشود تاکید کنند.
بدترین خشونتها علیه زندانیان عادی در پاسگاههای پلیس و بازداشتگاهها انجام گرفته است. یکی از این بازداشتگاهها در ماه اوت پس از آن که اسناد این خشونتها هویدا گردید بسته شد. ماه گذشته، مجلس ایران مرگها و ادعاهای اعمال شکنجه را مورد تحقیق قرار داد و از دادستان سابق کل تهران سعید مرتضوی به عنوان شخص مسئول نام برد. علیرغم این که گروه تحقیق اتهامات مربوط به آزارهای جنسی را مردود شمرد، اعلام کرد که خشونتهای گسترده در این بازداشتگاه انجام پذیرفته است. هرچند، هنوز نه مرتضوی نه هیچ کس دیگری به اتهام دست داشتن در این تخلف مورد پیگرد قانونی قرار نگرفتهاند.
تا امروز، ما رقم دقیقی از تعداد کسانی که توسط ماموران دولتی ایران در آخرین موج از سرکوبیها کشته شدهاند در دست نداریم. ارقام رسمی به احتمال زیادی غیرواقعی هستند.
دلیل عدم اعلام این گزارشهای تا حدودی به خاطر تهدید خانوادههای قربانیان است. یکی از دوستان خانوادۀ خود من دختر ۱۶ سالهای داشت که در خیابان در اولین روز از اعتراضها تیر خورد. خانوادهاش مرگ وی را به دلیل فشار ماموران دولتی ایران گزارش نکردهاند. ترس از آن است که اگر آنها این خبر را عمومی سازند، ماموران دولتی تنها فرزند باقی ماندۀ این خانواده را مجازات خواهند کرد. این پسر یک دانشجو است و اگرچه در تظاهرات شرکت نداشته است، ولی ماموران دولتی این امر را روشن ساختهاند که چنانچه خانواده مرگ دخترشان را گزارش دهند، او یک هدف است.
این تهدیدها توخالی نیست. ماموران دولتی به تازگی مشغول هدف قرار دادن فرزندان و وابستگان رهبران مخالف هستند. برای مثال، عاطفه امام، دختر ۱۸ سالۀ جواد امام، رییس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در تهران، زندانی شده است و تحت فشار قرار گرفته تا «اعتراف» کند که پدرش مجرم بوده است. همزمان، به نقل از مادر وی، لیلی سادات جلالزاده، دولت عاطفه را شکنجه کرده تا بر پدرش فشار بیاورد که متهم بودن دیگر اشخاص در اطراف موسوی را اعتراف کند.
در دسامبر، خواهرزاده میرحسین موسوی رهبر مخالفان مورد اصابت گلولهای قرار گرفت و کشته شد. در همان ماه، ماموران دولتی ایران خواهر شیرین عبادی برندۀ جایزۀ نوبل و مدافع حقوق بشر را دستگیر کردند. عبادی در مصاحبهای با امید معماریان چاپ شده در «انتر پرس سرویس» گفت که ماموران دولت ایران “خواهر من را به عنوان گروگان گرفتهاند، به این امید که من از فعالیتهای خود دست بکشم”.
تعدیات علیه جامعۀ بهائیان ایران نیز در این مدت، شدت گرفته است. هفت تن از رهبران جامعۀ بهائی اکنون در تهران در حال محاکمه پشت درهای بسته به اتهام جاسوسی روبرو هستند. مجمع معنوی ملی بهائیان ایالات متحده آمریکا اذعان کرده است که قوانین ایران زندانی کردن افراد بدون تفهیم اتهام برای دو ماه را ممنوع کرده است. در این مورد، همچون بسیاری از سایر مواردی که اینجا مورد بحث قرار گرفت، ماموران دولتی ایران نه تنها کنوانسیونهای حقوق بشر را که ایران یکی از اعضای آن است، بلکه همچنین قوانینی را که خود مورد تصویب قرار دادهاند نقض کردهاند.
اعدام زندانیان و معترضان نیز افزایش یافته است. در تاریخ ۲۸ ژانویه، محمدرضا علی زمانی و آرش رحمانیپور به جرم «محاربه» یا جنگ با خدا اعدام شدند. اگرچه مقامات دولت ایران مدعی شدند که آن دو در تظاهرات ضددولتی پس از انتخابات مناقشهانگیز فعال بودند، اما وکیل رحمانیپور اعلام کرد که وی یک ماه پیش از انتخابات دستگیر شده بود.
از حضور وکیل او به منظور دفاع در محاکمۀ نمایشی وی در ژوئن جلوگیری به عمل آمد و وکیلش از شنیدن خبر اعدام موکلش از طریق اخبار شوکه گردید. پدرش خبر اعدام پسرش را از تلویزیون شنید. نه نفر دیگر از فعالان به جرم محاربه محکوم شدهاند و در انتظار اجرای حکم اعدام هستند. بیش از صدها نفر در انتظار محاکمه قرار دارند، هرچند از دسترسی به وکیل محروم شدهاند.
در ۱۵ فوریه، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به شدت ایران را در طی نشست «بررسی دورهای جهانی» (یو. پی. آر.) که شامل مرور وضعیت همه اعضای سازمان ملل میشود مورد انتقاد قرار داد. نمایندۀ ایران این انتقاد را مردود دانست و پیشنهادهای مهم سازمان ملل را در خصوص بهبود وضعیت حقوق بشر در این کشور نپذیرفت. ایران توصیههایی را چون توقف اعداممجرمان نوجوان؛ تضمینهایی در مورد برگزاری محاکمۀ عادلانه، تحقیق در خصوص اتهامات شکنجه از جمله تجاوز به عنف، و آزاد کردن افرادی بازداشت شدهای که برای احقاق حقوق انسانی خود به طور مسالمتآمیز رفتار کردهاند، رد کرد. در حالی که ایران پیشنهادی را مبنی بر همکاری با کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل متحد پذیرفت، چندین توصیهدیگر را به منظور اجازه بازدید گزارشگر مخصوص شورا در زمینه شکنجه از این کشور نپذیرفت. به گزارش سازمان عفو بینالملل، ایران توصیۀ احترام به آزادی مذاهب را پذیرفت اما توصیهای به منظور پایان تبعیض علیه بهائیان را قبول نکرد.
چرا ایران نسبت به فشار در مورد حقوق بشر حساس است
به رغم رد این توصیهها از طرف ایران، باید یادآور شد که مقامات ایرانی نسبت به انتقاد از پروندۀ حقوق بشر خود حساس هستند. این عمدتا به دلیل جاهطلبی ایران، برای شناساندن خود به عنوان رهبر منطقه است. ماهیت انقلاب خود محرک این انگیزه است. سه دهه پیش، این ایران – نه واشنگتن- بود که صحبت از تغییر رژیم میکرد. انقلابیون پیروز به دنبال صدور انقلاب به کشورهای همسایه با هدف بازآفرینی خاورمیانۀ مورد تصور خودشان بودند.تلاشهای تهران شکست ژرفی خورد. هیچ کشور دیگری راه تهران را دنبال نکرد، و از اوایل دهه ۱۹۹۰، روشن بود که انقلاب ایران خود دچار مشکل است. ایران ورشکسته، جنگزده، منزوی، و دچار کمبود سرمایهگذاری بینالمللی بود. ایران یک پیشوا و رهبر نبود.
در واکنش به این واقعیتها، تهران یک رویکرد جدید اتخاذ کرد. به جای صادر کردن انقلاب، ایران در پی این شد تا به یک مدل حکومت اسلامی تبدیل شود تا دیگران بخواهند از آن تقلید کنند. اما کشورهایی که هدفشان بازی کردن نقش رهبری است، چارهای جز اینکه سوابق خود را پاسداری کنند ندارند. همانطور که عکسالعمل خشونتآمیز دولت ایران در مورد تظاهرات انتخاباتی بیشتر باعث بیاعتبار شدن دولت در داخل شد، توجه بینالمللی بر نقض حقوق بشر در ایران کمک خواهد کرد که صلاحیت این کشور برای رهبری منطقه تضعیف شود.تهران این را میداند. این تا حدی دلیل آن است که چرا تهران سرمایۀ زیاد دیپلماتیکی صرف کمرنگ کردن قطعنامههای محکومیت کارنامۀ حقوق بشر خود در نهادهای بینالمللی میکند. همچنین دلیل آن است که چرا دولت ایران در منحرف کردن توجهها از پروندۀ خود فوراً به انتقاد از تضییع حقوق توسط واشنگتن میپردازد. به عنوان مثال، ایران محمدجواد لاریجانی را که یک مقام بلندپایه و باتجربه، دبیر کل شورای عالی حقوق بشر ایران و نیز از اعضای خانوادۀ برجستۀ لاریجانیهاست به نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو فرستاد. اعزام چنین نمایندۀ عالی رتبهای نشان دهنده اهمیتی است که تهران به دفاع از کارنامۀ حقوق بشر خود در صحنۀ بینالمللی میدهد.
این را با رفتار کره شمالی و یا میانمار، که بیشترمواقع محکومیت خود را در مورد پروندۀ حقوق بشرشان نادیده میگیرند، مقایسه کنید.
حقوق بشر به فریاد جنبش سبز ایرانیان تبدیل شده است. امروز، بلندترین صداهای که خواستار احترام به حقوق بشر هستند از خود جامعّۀ مدنی ایران و رهبران آن برمیخیزد.
انتقاد از پروندۀ حقوق بشر ایران نباید با دخالت در امور داخلی ایران، اشتباه شود. به عنوان یکیاز امضاء کنندگان کنوانسیونهای متعدد، ایران تعهد قانونی دارد که از حقوق بشر حمایت کند- و اگر ایران به تعهدات خود پایدار نباشد، جامعۀ بینالمللی موظف است که اعتراض خود را بازگو نماید.
پیشنهادها
جهان نباید وضیعت حقوق بشر در ایران را به فراموشی بسپارد. مدتهاست که فقط بهطور ویژه بر روی موضوع هستهای تمرکز شده در حالی که از توجه به چالشهای دیگری که سیاستهای دولت ایران مطرح میکند کوتاهی گردیده است. این مساله نه تنها به زیان حقوق بشر در ایران بوده بلکه حتی باعث محدودیت، یک بعدی شدن و در نتیجۀ ناموفق بودن سیاست واشنگتن در مورد ایران شده است
جامعۀ جهانی میتواند کارهای بسیاری به منظور توقف نقض حقوق بشر در ایران به انجام برساند. و آمریکا میتواند همگام با متحدان خود در جامعۀ جهانی کارهای زیادی در این مورد انجام دهد. نمونههایی از اقداماتی که میتواند انجام پذیرد، در زیر گفته شده است.
۱- سکوت را بشکنید: این امر باید کاملا شفاف باشد که از نقطه نظر اخلاقی ایالت متحده از تقاضا مردم ایران برای حقوق انسانیشان حمایت میکند. سکوت شفافیت را خدشهدار میکند. ایالت متحده باید قویا و پیوسته از بدی وضعیت حقوق بشر در ایران سخن بگویند. در بیانیههای دولت آمریکا، به خصوص در طی نشست «بررسی دورهای جهانی» سازمان ملل متحد، علامت ضربدری در کنار وضعیت حقوق بشر در ایران قرار داده شده است. با این حال، بیانیههایی که دربارۀ حقوق بشر در ایران صادر میشود باید پیوسته باشد و از ویژگی زبان کنشگرایانۀ آمریکا در خصوص ایران برخوردار باشد نه اینکه فقط موقتی و واکنشگرایانه انجام پذیرد.
۲- فشار بر ایران در مجامع بینالمللی: ایالت متحده باید، با همکاری جامعۀ جهانی، از هر فرصتی در مجامع بینالمللی به منظور فشار بر ایران در مورد پروندۀ حقوق بشریاش بهره جوید.
۳- تعیین نمایندهای ویژه سازمان ملل: برای نمونه، ایالت متحده باید در کنار جامعۀ بینالمللی خواستار برگزاری یک نشست ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد شود که هدف آن تعیین یک نمایندۀ ویژه سازمان ملل در مورد حقوق بشر در ایران باشد. این اقدامیاست که مدافعان برجستۀ حقوق بشر در ایران، همانند مهرانگیز کار و شیرین عبادی، بارها خواستار آن شدندهاند.
۴- حقوق بشر بخشی از تلاشهای دیپلماسی با ایران شود: در حال حاضر دیپلماسی در ایران، با توجه به فلج شدن سیاسی تهران پس از اختلافات انتخاباتی، بیهوده به نظر میرسد. با این حل، هر گاه که دیپلماسی دوباره از سر گرفته شود، نباید فقط محدود به مسالۀ هستهای باشد. برعکس، باید وضعیت حقوق بشر در ایران در دستور کار قرار گیرد. فشار بر ایران در مجامع بینالمللی آن زمانیموثرتر میشود که، واشنگتن بر روی پروندۀ حقوق بشر ایران هم از راههای دیپلماتیک فشار بیاورد.
۵- حقوق بشر را باید به خاطر خود آن دنبال نمود: بسیاری از ازاعضای جامعۀ حقوق بشر نگران این امر هستند که حقوق بشر به عنوان ابزاری برای کسب امتیاز در موضوع هستهای به کار گرفته شود. در نتیجه، حقوق بشر به برگهای برای چانهزنی در مذاکرات هستهای تبدیل گردد و این مهم قربانی تضمین یک قرارداد هستهای شود. این یک رویکرد فاجعهآمیز خواهد بود. برعکس، حقوق بشر باید به خاطر اهداف خودش، با در نظر گرفتن منافع درازمدت و قدرت نرم ایالات متحده در ایران، دنبال شود.
۶- تنشهای نظامی در حداقل ممکن نگاه داشته شود: هنگامی که تهدیدات نظامی به میان میآید، ایالت متحده باید با احتیاط گام بر دارد. در زیر سایۀ تهدید نظامی خارجی، نبرد دشوار مدافعان حقوق بشر در ایران تقریبا غیرممکن میشود، چرا که دولت ایران در بهرهبرداری از تهدیدات خارجی برای سرکوب مخالفان داخلی بسیار مهارت دارد.
۷- از مردم محافظت کنید و متجاوزین را هدف قرار دهید: ایالت متحده باید از تحریمهایی که باری بر شانۀ مردم و نه دولت ایران، میگذارد بپرهیزد. تحریمهای گستردهای که کلّ اقتصاد ایران را هدف قرار میدهد باعث میشود که شهروندان عادی خیلی بیشتر از نخبگان قدرت صدمه ببینند. هرگونه تحریم جدید نه تنها باید بیزاری از رفتارهای بینالمللی تهران را نشان دهد، بلکه به روشنی نشان دهد که ایالت متحده به تعهد خود برای آسیب نرساندن به شهروندان عادی ایران پایبند است. ایالات متحده باید تحریمهای خود را بر روی نقضکنندگان حقوق بشر متمرکز کند. تحریمهای هدفمند باید بر افراد خاص معینی در داخل حکومت و سپاه پاسداران، که مسئول سرکوب و نقض حقوق بشر است، تحمیل شوند.
۸- سیاستهایی که بهطور غیرعمدی مردم ایران را مجازات میکنند، اصلاح شوند: به عنوان بخشی از تحریمهای گسترده علیه رژیم ایران که در دو دهه گذشته به وجود آمده است، سیاستهای آمریکا در وضیعتی باقی مانده که به طور غیرعمدی باعث رنج بیشتر مردم بیگناه ایران میشود. برای مثال، تحریمهای ایالات متحده مانع از این میشود که آمریکا ییها به سازمانهای مشروع حقوق بشر در ایران پول اهدا کنند. با وجود اینکه وزارت امور خارجۀ آمریکا به تازگی اعلام کرد که با رفع محدودیتها در ارسال نرمافزار ارتباطی به ایران که مدافعان حقوق بشر در ایران را تواناتر میسازد، در حال برداشتن اولین گام به سوی اصلاح سیاستهای غیرمفید برای ایران است، سیاستگزاران باید به نگاهی ژرفتر در سیاستهای کنونی در خصوص ایران از این گام بحرانی فراتر رفته و اصلاحات مشابهی را انجام دهند.