
صدور یک حکم مشکلساز در دیوان عالی ایران
یک حکم جدید که در دیوان عالی ایران صادر شده، میتواند عواقب جدی برای آن دسته از ایرانیان آمریکایی داشته باشد که بین ایران و ایالات متحده سفر میکنند. این حکم از سوی شعبه ۳۳ دیوان عالی در رد دادخواست باقر و سیامک نمازی، زندانیان دو تابعیتی، صادر شده است. در تأیید حکم زندان باورنکردنی و ناعادلانهی نمازیها، دادگاه آمریکا را یک «دولت متخاصم» شناخت و با اشاره به بازگرداندن تحریمها، استدلال کرد که جرم نمازیها «همکاری با دولت متخاصم» است.
فراتر از پرونده تراژیک نمازیها، این حکم نشانگر یک مسیر قانونی جدید در دیوان عالی ایران است که پیشتر وجود نداشت. پیش از این، یک شعبه از دیوان عالی ایران در سال ۲۰۱۵، متهمی را با این توضیح تبرئه کرده بود که «هیج کشوری در شرایط تخاصم با ایران به سر نمیبرد.» همچنین، وزارت خارجه ایران در چند مورد تصریح کرد که هیچ کشوری در حالت تخاصم با ایران نیست.
با این حال، حکم جدید دیوان حالی کشور، از اتهامی پشتیبانی میکند که طی سالهای اخیر به طور بیرویهای باعث گرفتاری تعداد پرشماری از زندانیان سیاسی در ایران شده است. در حالی که حکم دیوان عالی ایران بهمانند آمریکا باعث ایجاد رویه قضایی نمیشود، لیکن اگر موضع دوفاکتوی دادگاههای ایران اینگونه باشد که آمریکا یک دولت متخاصم است، این امر میتواند آثار وخیمی برای ایرانیان آمریکایی به بار بیاورد.
در زمانی که ایرانیها از سفر به آمریکا منع شدهاند و تنش میان دو کشور در نقطه اوج خود قرار دارد، تفسیر دولت متخاصم برای آمریکا میتواند یک گام عظیم به سوی پایان تماسهای مردم دو کشور باشد.
هر ایرانی آمریکایی که هرگونه رابطهای با دولت آمریکا، حتی در حد پرداخت مالیات و هزینه دانشگاه دولتی داشته باشد، بالقوه میتواند متهم به همکاری با یک دولت متخاصم شود. تمامی ریسکهای مرتبط با تبادلهای اجتماعی سختگیرانهتر میشوند، چه در حوزه دانشگاهی و چه در حوزه فرهنگی باشند. بنابراین، زمینه برای دور ماندن کامل دو جامعه مهیا خواهد شد.
حکم دیوان عالی ایران در زمانی صادر میشود که دولت ایران، ایالات متحده را در دیوان بینالمللی دادگستری متهم کرده است که قرارداد مودت سال ۱۹۵۵ را میان دو کشور، نقض کرده است. این یک تناقض ماهوی را میان دیدگاه داخلی حکومت ایران در مورد متخاصم بودن آمریکا و موضع بینالمللیاش مبنی بر مودت میان دو کشور، به نمایش میگذارد.
ایرانیان آمریکایی باید مراقب آثار مخرب بالقوه این دیدگاه دادگاههای ایران باشند که ایالات متحده را یک دولت متخاصم میبیند و بنابراین، ریسک سفر به ایران به طور فرایندهای بالا میرود. با وجود این که مقامهای ایرانی مدتهاست دوتابعیتیها را با اتهامهای ساختگی دستگیر میکنند، لیکن این که دادگاههای ایران به طور رسمی آمریکا را یک دولت متخاصم بدانند، امکان سفر ایرانیان آمریکایی را به ایران بسیار محدودتر میکند.
طبق گزارشها، دیوان عالی ایران از شورای عالی امنیت ملی استعلام کرده که آیا آمریکا دولت متخاصم است یا خیر. پاسخ شورای عالی امنیت ملی میتواند تأثیری سترگ بر زندگی ایرانیان آمریکایی بگذارد که به ایران سفر میکنند. رئیسجمهور روحانی که ریاست شورای عالی امنیت ملی را بر عهده دارد، میتواند نظری اثرگذار در این راستا داشته باشد.
نایاک مباحث داخلی ایران را در مورد حکم دیوان عالی از نزدیک دنبال میکند و تحولات جدید را گزارش خواهد کرد. نایاک خواست خود را از حکومت ایران تکرار میکند که یک بار و برای همیشه، به بازداشت بیپایهی دوتابعیتیها پایان دهد.
دو سال از شروع ممنوعيت سفر يا ترول بن گذشت
دو سال پیش چنین روزی را به خاطر میآورم. اول شایعات و در پی آن خبرهای درز کرده… و سپس روز جمعه بود که خبر رسماً منتشر شد: نخستین اقدام بزرگ ترامپ به عنوان رئیسجمهوری ایالات متحده، این بود که از طریق یک فرمان اجرایی، خانوادهها، دوستان و عزیزانمان را از ورود به آمریکا منع کند. این خبر ناگهان موجی از آشفتگی در جامعه ی ایرانیان به پا کرد.
تمام تماسهای تلفنی و پیامهای ایرانی-آمریکاییها در مورد عزیزانشان و درخواست کمک از ما را به خاطر میآورم . به یاد میآورم که نه تنها آمریکاییان ایرانیتبار و سایر گروههایی که متأثر از این فرمان بودند، بلکه بسیاری از آمریکاییان دیگر نیز به فرودگاهها آمدند تا بگویند که این، پذیرفتنی نیست. ما افراد را به خاطر ملیتشان محدود نمیکنیم. ما پناهندگان را ممنوعالورود نمیکنیم. ما برای خانوادهها محدودیت نمیگذاریم. ما در کنار یکدیگر میمانیم.
حس افتخاری را خاطر میآورم در آن هنگام که اعضای نایاک هزاران تماس گرفتند و دهها هزار ایمیل به اعضای کنگره ارسال کردند تا برای برداشتن این محدودیت اقدام کنند. حس امیدی را به یاد میآورم در آن زمان که یک قاضی فدرال، محدودیتهای اعمالشده توسط ترامپ را لغو کرد و زمانی را به خاطر میآورم که ما درخواستهای قضایی را برای توقف این محدودیتها تقدیم کردیم. بار دیگر فرمان محدودیت بازگشت و یک بار دیگر متوقف شد. اما برای سومین بار، آمد که تا کنون بماند.
در دو سالی که از نخستین اعلام فرمان ترامپ برای محدودیت ورود مسلمانان میگذرد، رویدادهای بسیاری در ایالات متحده به وقوع پیوستهاند. ما اکنون با مسائلی روبهرو هستیم که از شمار خارج است -از جدا کردن خانوادهها در مرز تا تعطیلی یکماهه بخشهایی از دولت.
با این وجود ما اجازه نخواهیم داد که آن محدودیتها فراموش شوند؛ ما این محدودیتها را به پایان می رسانیم به همین خاطر، اکنون در حال کار با دفاتر کنگره هستیم تا لایحهای برای برداشتن محدودیتها ارائه کنیم و همچنین تحقیقاتی درباره روند نه چندان حقیقی بررسی معافیتها آغاز شوند؛ عواملی که خانوادهها را جدا کرده، دانشجویان را از اتمام تحصیلشان بازداشته و با ما به عنوان شهروندان درجه دوم رفتار کردهاند.
به همین خاطر، ما امروز به حمایت شما نیاز داریم؛ همانگونه که دو سال پیش نیاز داشتیم. با کنگره جدید، ما میتوانیم بالاخره ورق را برگردانیم. آیا ممکن است شما کمک کنید تا در سالروز آن رویداد، بتوانیم اطمینان یابیم که سرانجام در سال ۲۰۱۹ میتوانیم به این محدودیتها پایان دهیم؟
من مفتخرم که بخشی از این جمع توانمند به شمار میآیم. از شما بابت حمایت همیشگیتان سپاسگزارم. منتظر باشید تا در روزهای آتی، از اخبار بیشتری در مورد تلاشهای ما در حوزه کنگره آگاهی پیدا کنید.
نامه ناياك به كميته نظارت قضايى مجلس نمايندگان درباره ى بخشنامه ٩٦٤٥
جناب رئیس:
ما، سازمانهای امضاءکننده این نامه، (از کمیته نظارت و اصلاح دولت/ کمیته قضایی مجلس نمایندگان کنگره) تقاضا میکنیم که یک جلسه استماع در مورد بخشنامه ۹۶۴۵ رئیسجمهوری، در بازه زمانی دو ماه پس از آغاز فصل جدید کنگره در سوم ژانویه ۲۰۱۹، تشکیل دهند. سازمانهای ما میلیونها آمریکایی را نمایندگی میکنند که یا خود و خانوادههایشان به طور مستقیم تحت تأثیر فرمان اجرایی ۱۳۷۶۹، فرمان اجرایی ۱۳۷۸۰ یا بخشنامه ریاست جمهوری ۹۶۴۵ قرار گرفتهاند، یا عواقب و پیامدهای این قوانین که رویهمرفته «محدودکردن مسلمانان» دانسته میشود، بر آنها عمیقاً تأثیر گذاشته است.
نظارت کنگره بر قوه مجریه، یکی از ستونهای دموکراسی ما در آمریکاست. در آستانه دومین سال «محدودکردن مسلمانان»، کنگره هنوز هیچگونه جلسه استماعی در مورد بخشنامه ۹۶۴۵ یا نسخههای پیشین فرمان اجرایی برگزار نکرده و این، فراسوی لایحهای برای پایاندادن به محدودیتها است. با توجه به اینکه محدودیتهای مذکور در تضاد مستقیم با ارزشهای آمریکا قرار دارند، همچنین چهار قاضی دیوان عالی آنرا مغایر با قانون اساسی خواندهاند و این قوانین مستقیماً بر شهروندان آمریکا تأثیر میگذارند، از جمله اینکه برخی از آنان نمیتوانند خانوادههایشان را ببینند یا تا مدت نامعلومی از اعضای خانواده جدا میشوند، لذا فقدان نظارت کنگره، عمیقاً نگرانکننده است.
خاستگاه محدودکردن مسلمانان، شامل اظهارات متعدد پرزیدنت ترامپ و اجرای سیاستهایی که با هدفگرفتن برخی جوامع انجام میشوند، روشن میکند که هدف از آن، اجرای سیاست تبعیضآمیز در جهت دستورکار ملیگرایان سفیدپوست است – یک مورد به طور ویژه با هدف محرومسازی انجام گرفته و همان است که پشت سیاستهایی مانند زدودن حمایتهای مندرج در قانون تعویق در اخراج کودکانی که به آمریکا میرسند (موسوم به DACA) و حالت حمایت موقت (موسوم به TPS) است، در کنار جداسازی خانوادهها، تهدید به بررسی داراییها بر سیستم مهاجرتی ما و موارد مشابه بیشتری که با آن روبهرو هستیم. در واقع، توجیهات رو به گسترش امنیت ملی و اختیارات رئیسجمهوری که برای حمایت از محدودیت علیه مسلمانان به کار رفته است، در مورد سیاستهای تبعیضآمیز دیگر قبلی و کنونی نیز اعمال شده است که از جدیدترین موارد آن میتوان به ممانعت از امکان پناهجویی اشاره کرد که دولت در تلاش است تا در طول مرزهای کشور اجرا کند. هرگز به کنگره اجازه داده نشده تا به گزارش ۱۷ صفحهای تهدید جهانی دسترسی پیدا کند؛ گزارشی که دولت تنظیم کرد تا در توجیه و حمایت از محدود کردن مسلمانان، شرایط امنیتی ۲۰۰ کشور را مورد بررسی قرار دهد. [۱] دولت ترامپ از انتشار عمومی گزارش سر باز زد و به مصونیت اجرایی اشاره کرد. حال بر عهده قانونگذاران است تا به طور رسمی و عمومی از مقامهای مربوطه در دولت سوال کنند که پایههای سنجش تهدید آنان چه بوده که این سیاستهای تبعیضآمیز را اجرا کردند و بر مردم در ایالات متحده و خارج از آن، اثر گذاشتند. یکی از این عواقب، انگزدن به مسلمانان بوده و در احساس مردم نسبت به آمریکا در سراسر جهان اثر گذاشته است.
این عدم نظارت، اختیار عمل گستردهای به دولت داده است تا دستور کار تبعیضآمیز خود را دنبال کند. بخشنامه ۹۶۴۵ اجازه میدهد که معافیتهایی بر مبنای پرونده داده شود، اگر یک فرد نشان دهد که «ممانعت از ورود شهروند خارجی، باعث ضربه مفرط به او میشود»، ورود او «تهدیدی برای امنیت ملی یا امنیت عمومی ایالات متحده نیست»، و یا این ورود «به نفع منافع ملی است»، میتواند مجوز ورود پیدا کند. به نظر میرسد که صدها -اگر نگوییم هزاران- فردی که تحت تأثیر قوانین محدودیت مسلمانان قرار گرفتهاند، مشمول معافیتهای فوق میشوند. با این حال، اطلاعاتی که به صورت عمومی در دسترسند، نشان میدهند که تنها ۲ درصد از پروندهها توانستهاند از معافیتهای مذکور استفاده کنند [۲]. آنگونه که قاضی برییر اشاره میکند، «دلایلی وجود دارد که باور کنیم معافیتها در مسیر عادی پردازش نمیشوند»[۳]. برخی افسران کنسولی نیز همین نگرانی را بازتاب دادهاند [۴] و به نظر میرسد که بندهای مربوط به معافیتها، در بهترین حالت، یک تلاش غیرصادقانه از سوی دولت است تا اثر کامل محدودیتها را مخفی کند.
روندی که بر مبنای آن معافیتها تأیید یا رد میشوند، کماکان نامعلوم است و دولت تا کنون به عوامل بخصوصی که افسران کنسولی یا سایر آژانسهای و ادارات مختلف باید بر مبنای آنها تأیید را رد معافیتها را تعیین کنند، اعلام نکرده است. اطلاعات حیاتی که بر زندگی آمریکاییها و مردم دیگر در سراسر جهان اثر میگذارند -شامل تعدادی از متقاضیان از کشورهای ممنوعشده، شرایط تقاضانامه آنها (رد، قبول، در انتظار بررسی)، تعداد رد تقاضای معافیتها و توجیهها برای ادامه محدودیت- نامعلوم است و دولت نیز کماکان در این قبال مسوولیتناپذیر است.
ما نگرانیهای جدی داریم که کنگره، دولت ترامپ را به مسوولیتپذیری وارد نکرده یا نظارت کافی بر ریشههای سیاست محدودکردن مسلمانان، اجرای آن، پایندگی یا توسعه آن، و روند معافیتها، اعمال نکرده است. ما امیدواریم که کنگره ۱۱۶م بتواند این خطا را تصحیح کند و بنابراین تقاضا میکنیم که تحت رهبری شما، (کمیتهٔ نظارت و اصلاح دولت/ کمیته قضایی مجلس نمایندگان کنگره) بلادرنگ یک جلسه استماع را برای پاسخ به این پرسشها اختصاص دهد.
با احترام،

سوال ها و جواب ها درباره ی Public Charge Rule
دولت ترامپ بار دیگر در تلاش است تا از طریق تعمیم چشمگیر انواعی از کمکهای عمومی که مانع از اخذ ویزا یا اقامت دائم میشود، درها را به روی مهاجرت ببندد. این تغییرات ممکن است بهطور قابل توجهی بر ایرانیان اثر بگذارند.
قانون کنونی سرپرستی عمومی چگونه اجرا میشود؟
مهاجران بالقوه مدت مدیدی است که هدف عدم پذیرش، دیپورت و رد تقاضای اقامت دائم به دلیل دریافت برخی کمکهای دولتی بودهاند. وقتی آنها میزان معینی از این کمکها دریافت کنند، تحت سرپرستی عمومی شناخته میشوند؛ یعنی کسی که احتمالاً وابسته به کمکهای عمومی است. در بخشنامه پیشین اداره خدمات مهاجرت و شهروندی، فردی «تحت سرپرستی عمومی» تلقی میشد که «وابستگی عمدهای به حمایت مالی دولتی، به یکی از این شکلها داشته باشد: ۱. دریافت کمک نقدی دولتی به عنوان کمکخرج یا ۲. تخصیص مراقبتهای درازمدت به هزینه دولت.» با این حال، تنها ۳ درصد از غیرشهروندان از مزایایی مانند پرداختهای نقدی استفاده میکنند که مشمول محدودیتهای بالا میشوند. لیکن دولت ترامپ قصد دارد تا دامنه کمکهایی را که مشمول محدودیت میشوند، گسترده کند.
نکته اصلی: اگر امکان دارد که شما به کمکهای دولتی وابسته شوید، آنگاه ممکن است در صورت اجراییشدن مقررات جدید، موقعیت اقامتیتان با مشکل مواجه شود.
تغییرات پیشنهادی شامل چه مواردی میشوند؟
مقررات پیشنهادی جدید، بخشنامه قبلی را که در دوران کلینتون صادر شده بود و کمکهای غیرنقدی را مشمول قانون سرپرستی عمومی نمیدانست، به این صورت تغییر میدهد که هر فرد خارجی که یک یا چند کمک دولتی دریافت کند، مشمول «سرپرستی عمومی» خواهد شد. این بدان معناست که اگر یک فرد کمکهایی دریافت کند یا انتظار برود که بر مبنای شرایط سنی، تحصیلی، سلامتی یا درآمدیاش به کمک نیاز داشته باشد، مشمول «سرپرستی عمومی» شمرده میشود -و تحت ریسک رد درخواست ویزا، تمدید ویزا و عدم پذیرش اقامت دائم و/یا شهروندی قرار میگیرد- اگر هرگونه کمک دولتی مستقیم یا غیر مستقیم دریافت کند، حتی اگر به دولت وابستگی عمده نداشته باشد.
دولت این تعریف را با ملغمهای از احکام پیشین و تعاریف لغتنامهای توجیه میکند و به تعریف عام میگوید که «یک فرد فقیر یا بیمار که کمک و مراقبت دولتی را به عنوان بخش عمدهای از حمایتش دریافت میکند، میتواند منطقاً مشمول سرپرستی عمومی قلمداد شود.»
مقررات پیشنهادی، بهروشنی «سرپرستی عمومی» را شامل هر کسی میداند که کمکهایی از جمله در حوزه پزشکی (مانند بخش D مدیکر؛ مختص یارانه و کمک درمانی به کمدرآمدها، به جز موارد پزشکی اورژانسی)، حوزه مسکن (مانند بخش ۸)، و غذا (برنامه کمکی تغذیه الحاقی که بهطور غیررسمی کوپن غذا یا فود استمپ نیز نامیده میشود) دریافت کند؛ به طوری که بیش از ۱۵ درصد از معیار فقر فدرال (FPG) برای یک خانواده در یک دوره ۱۲ ماهه را در برگیرد، یا شامل کمکهای غیر نقدی شود که برای بیش از ۱۲ ماه در یک دوره ۳۶ ماهه پرداخت شده باشد. سطح فقر فدرال برای یک فرد مجرد در بازه زمانی ۱۲ ماهه، ۱۲۱۴۰ دلار است و کمک مالی نمیتواند از ۱۵٪ این عدد، یعنی ۱۸۲۱ دلار فراتر رود. این مسأله، برای معلولان، دانشجویان، والدین عیالوار و بسیاری دیگر، محدودکننده است. درآمدی بیش از ۱۲۵ درصد سطح فقر فدرال و تحصیلات اندکی نیز اثری منفی خواهند داشت. این مسأله ممکن است تقاضا برای کمک مالی را کاهش دهد.
آیا این تغییرات عطف به ماسبق میشوند؟
دولت مدعی است که مقررات جدید، عطف به ماسبق نمیشوند. به عبارت دیگر، اگر قبل از اجرای تغییرات جدید، کمک مالی دریافت کرده باشید، تأثیری نخواهد داشت.
چه انواعی از کمکهای معمول، از شمول قانون سرپرستی عمومی معاف خواهند شد؟
کمکهایی که مشمول قانون سرپرستی عمومی نمیشوند، عبارتند از: وامهای دانشجویی، کمک پزشکی اورژانسی، برنامه مکمل غذایی زنان، نوزادان و کودکان (WIC)، برنامه بیمه سلامت کودکان یا CHIP که ممکن است تغییر کند، و برنامههای کاهش آلام ناشی از بلایای طبیعی.
پناهجویان و پناهندگان مشمول قانون سرپرستی عمومی نیستند.
آیا این تغییرات، بر صدور و/یا تمدید ویزاهای غیرمهاجرتی تأثیرگذارند؟
بله
اگر من یک فرد با ملیت خارجی باشم، آیا باید از کمکهای دولتیام چشم بپوشم؟
پاسخ کوتاه این است که هنوز نه! لایحه «عدم پذیرش بر مبنای سرپرستی عمومی» تا ۱۰ دسامبر ۲۰۱۸ برای نظردهی در فدرال رجیستر (ژورنال دولت ایالات متحده) باقی میماند. طبق مندرجات بخش پرسش و پاسخ سایت خدمات شهروندی و مهاجرت ایالات متحده آمریکا، این قانون عطف به آینده خواهد بود (یعنی تنها مشمول کمکهایی میشود که بعد از روز اجراییشدن بخشنامه دریافت شوند و شامل کمکهای پیش از آن نخواهد شد).
پس از آنکه مقررات پیشنهادی در معرض نظرات عمومی در فدرال رجیستر قرار گرفت، وزارت امنیت میهن ایالات متحده قانون نهایی را همراه با روز اجراییشدنش اعلام خواهد کرد. بنابراین، تا روز نهایی اجراییشدن قانون جدید، کمکهایی که دریافت میکنید مشمول آن نخواهند شد. با این وجود، شما باید برنامه خود را بر این مبنا تنظیم کنید که شانس جدی برای اجراییشدن این برنامه وجود دارد. ما صفحه پرسش و پاسخ خود را در این رابطه همراه با پیشرفتن روند وقایع، تنظیم خواهیم کرد. لطفاً در نظر داشته باشید که اگر شما پناهنده یا پناهجو هستید، این قانون بر شما تأثیری نخواهد گذاشت.
در نهایت، هر فرد باید بر مبنای شرایط خود ریسکها را محاسبه کند. ما درک میکنیم که نیازهای فوری و کنونی برای برخی افراد، مهمتر از نگرانیهای درازمدت درباره شرایط اقامتیشان است. ما فکر میکنیم که این قانون عادلانه نیست و به همین دلیل، مخالف آن هستیم.
چگونه میتوانم مخالفت خود را با تغییرات پیشنهادی ابراز کنم؟
شما میتوانید با ورود به این لینک، نظر خود را بنویسید. روی Comment Now کلیک کنید، نظرتان را در بخش مربوطه بنویسید و برای ثبت آن، پیامهای بعدی وبسایت را دنبال کنید. لطفاً نظر دیگران را عیناً کپی نکنید و از دیگران نیز نخواهید که یک نظر را بیش از یک بار وارد کنند زیرا نظراتی که کپی دیگران باشند، مد نظر قرار نمیگیرند. بخش نظرات تا روز ۱۰ دسامبر ۲۰۱۸ باز است.
* این سند تنها برای مقاصد آگاهیرسانی تنظیم شده و هدف از آن، ارائه مشاوره حقوقی نیست.*
بی بی سی فارسى واكنش جمال عبدى به سخن لیندزی گراهام را پوشش داد
واکنش ها به اظهارات روز سه شنبه سناتور جمهوریخواه، لیندزی گراهام، درباره داشتن تبار ایرانی ادامه دارد.
او در یکی از برنامه های شبکه “فاکس نیوز” به نام “فاکس و دوستان” درحالی که با حالتی شوخ طبعانه می خندید گفته بود که “اسفناک” خواهد بود اگر آزمایش های دی ان ای نشان دهد اصل و نسب او ایرانی است.
آن حرف سناتور اهل کارولینای جنوبی با واکنش های گسترده ای روبرو شده است.
از جمله جمال عبدی رئیس شورای ملی ایرانیان آمریکا این اظهارات را “زننده” خواند.
نایاک درخواست به ملاقات با وزارت امور خارجه (DOS) و بخش اداره مهاجرت ایالات متحده آمریکا (USCIS) می کند تا درباره طولانی بودن مدت بررسی صدور ویزای دانشجویی ایرانیان گفتگو کند
ما از جانب شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) با شما تماس میگیریم تا توجهتان را به گزارشهایی درباره زمانهای طولانی بررسی صدور ویزای دانشجویی برای ایرانیان جلب کنیم که تمدید ویزا برای دانشجویان مشغول به تحصیل در آمریکا را نیز شامل میشود. ما صمیمانه تقاضا میکنیم که با دفاتر مربوط به شما تماس داشته باشیم و در این مورد گفتوگو کنیم.
فرمان شماره ۹۶۴۵ ریاست جمهوری با نام «ارتقاء سطح توانایی سنجش و بررسی برای کشف تلاش تروریستها برای ورود به ایالات متحده یا تهدیدهای دیگر علیه امنیت عمومی»، ورود ایرانیان را به آمریکا به حال تعلیق درآورده است. اگرچه ویزاهای دانشجویی (اف و ام) و ویزاهای بازدیدکنندگان تبادلی (سری جِی) از این امر مستثنی هستند، لیکن این ویزاها نیز مشمول بالا رفتن سطح بررسیها و افزایش نیازمندیها برای تأیید شدهاند.
صدور ویزاهای دانشجویی برای ایرانیان به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. در سال ۲۰۱۵، تعداد ۳۲۴۱ ویزای اف-۱ و ۸۲۰ ویزای جِی-۱ برای ایرانیها صادر شد. در سال ۲۰۱۶، تعداد ۲۶۵۰ ویزای اف-۱ و ۸۴۶ ویزای جِی-۱ صادر شد. با این حال، در سال ۲۰۱۷ تنها ۲۲۰۱ ویزای اف-۱ و ۶۴۴ ویزای جِی-۱ برای ایرانیها صادر شد. از آنجا که سال محاسباتی ۲۰۱۸ هنوز به پایان نرسیده، میزان دقیق ویزاها را در سال جاری نمیدانیم اما به نظر میرسد که این افت در میزان صدور ویزا کماکان ادامه خواهد داشت. در جولای ۲۰۱۷، تعداد ۲۶۲ ویزای اف-۱ و ۳۹ ویزای جِی-۱ برای دانشجویان ایرانی صادر شد. در جولای ۲۰۱۸ این تعداد به ۱۸۱ ویزای اف-۱ و ۳۹ ویزای جِی-۱ کاهش یافت. ما نگرانیم که مضاف بر موارد رد درخواست ویزا، زمان طولانی بررسی پروندهها نیز باعث شود که دانشجویان ایرانی زمان آغاز ترمها را از دست بدهند و یا از ادامه روند تقاضایشان کنار بروند. تعدادی از دانشجویان ایرانی در تماس با ما گفتهاند که به خاطر زمان طولانی بررسیهای اداری، پذیرش دانشگاه را از دست دادهاند. برخی از این افراد بورسیه داشتند و بورسیه و پذیرش را با هم از دست دادهاند.
ما راهحلهای زیر را به صورت بالقوه پیشنهاد میکنیم:
- ما درخواست میکنیم که دولت ایالات متحده در بررسی تقاضاهای تمدید ویزا که مربوط به ادامه تحصیل در همان رشته هستند، سریعتر عمل کند. این تسریع باعث میشود که اشخاص دارای روادید تحصیلی و مشغول به تحصیل در یک رشته، بتوانند به طور مؤثرتری ویزای خود را تمدید کنند.
- ویزاهایی با قابلیت دو بار ورود (جایگزین ویزاهای با قابلیت چندین بار ورود)، نوع مخصوصی از ویزا به شمار میروند که به دارنده آن اجازه میدهد تا یک بار از کشور خارج شود و به کشوری دیگر -منجمله کشور خودش- برود، بدون آنکه مشمول ملاحظات امنیتی ویزاهایی با قابلیت چندین بار ورود بشود.
- اعتبار ویزا برای سفر زیر ۳۰ روز به کشورهای مجاور، یعنی کانادا و مکزیک، در حال حاضر شامل شهروندان ایرانی نمیشود. تعمیمدادن این اعتبار به شهروندان ایرانی که با ویزای دانشجویی در آمریکا به سر میبرند، میتواند باعث شود که آنان از امکان دیدار با اعضای خانوادهشان که ممکن است در کانادا یا مکزیک زندگی کنند یا ویزای آنجا را داشته باشند، استفاده کنند.
ما منتظر پاسخ شما و دیدارتان خواهیم بود.

اطلاعات ضروری درباره فرمان ترامپ در جهت اعمال ممنوعیتها علیه مسلمانان پس از تصمیم دیوان عالی ایالات متحده
در پی تصمیم دیوان عالی ایالات متحده در ۲۶ ژوئن مبنی بر تأیید نسخه سوم فرمان ترامپ برای ممنوعکردن ورود مسلمانان، این صفحه پرسش و پاسخ، برای جوابدادن به سئوالهای شما در نظر گرفته شده است.
چه چیزهایی تغییر کرده است؟
متأسفانه موارد زیادی دستخوش تغییر نشدهاند. اگر شما هفتهٔ گذشته مشمول فرمان اجرایی ترامپ برای ممنوعیت ورود مسلمانان میشدید، امروز نیز همان شرایط صادق است. تغییر در آنجا رخ داده که ما چگونه علیه این فرمان مبارزه کنیم. ما همیشه بر استراتژی دوسویهٔ چالش حقوقی و ابتکارات قانونگذاری تمرکز داشتهایم. به همین خاطر است که «نایاک اکشن»، سازمان زیرمجموعهٔ ما، همکاریاش را با سازمانهای متحدمان دو برابر خواهد کرد تا زمینهٔ لغو قانونی فرمان مذکور را فراهم کند. ما در این نبرد پیروز خواهیم شد؛ اما تا آن زمان، به ارائه مشاوره در زمینهٔ فرمان اجرایی محدودکننده، ادامه خواهیم داد.
این محدودیتها چه کسانی را در بر میگیرد؟
صدور ویزاهای مهاجرتی (از جمله لاتاری گرین کارت) برای شهروندان ایران، لیبی، سومالی، سوریه، یمن و کره شمالی تا زمانی نامحدود معلق شده است. هیچگونه تقاضای اقامت دائم برای کشورهای فوقالذکر بررسی نمیشوند. این بدان معناست که هیچگونه ویزای مهاجرتی صادر و تقاضای آن بررسی نخواهد شد. ورود با ویزاهای غیرمهاجرتی، به استثنای دارندگان ویزای دانشجویی (اف و ام) یا ویزای مبادله (سری جِی)، ممنوع شده است. صدور ویزاهای ب-۱ و ب-۲ برای شهروندان لیبی و یمن معلق شده است. برخی مقامهای دولت ونزوئلا و خانوادههایشان نیز از ورود با ویزاهای ب-۱ و ب-۲ منع شدهاند. ویزاهای غیرمهاجرتی برای سوریها و شهروندان کره شمالی صادر خواهد شد. شهروندان سومالی مشمول بررسیهای مضاعف میشوند اما کماکان میتوانند برای ویزاهای غیرمهاجرتی اقدام کنند.
این محدودیتها چه کسانی را در بر نمیگیرد؟
این محدودیتها شامل کسانی نمیشود که به آنها در آمریکا پناهندگی اعطا شده یا به عنوان پناهنده به ایالات متحده منتقل شدهاند.
ایرانیانی که ویزاهای اف، ام و جِی دارند، باید مشمول روند عادی صدور ویزا شوند و این محدودیت شامل آنان نمیشود.
دارندگان برخی ویزاهای غیر مهاجرتی از لیبی (غیر از ویزاهای ب-۱ و ب-۲)، یمن (غیر از ویزاهای ب-۱ و ب-۲) و ونزوئلا (غیر از برخی مقامهای دولتی و خانوادههایشان) اجازه ورود دارند.
ممانعت از ورود شامل مسافرانی که با سایر انواع مدارک سفر، مانند نامه حملونقل یا مدرک Advanced Parole وارد شوند، نخواهد شد.
بخش ۳ از متن فرمان، اجازه میدهد که معافیت اشخاص در هر پرونده در صورت مشمول شدن به موارد زیر، به طور جداگانه بررسی و در صورت احراز، ممنوعیت ورود آنان لغو شود:
۱. یک فرد خارجی که در شرایط بسیار دشوار و ویژهای باشد.
۲. ورود آنها خطری برای امنیت ملی و آسایش عمومی نباشد.
۳. ورود آنها به نفع امنیت ملی باشد.
در عمل، روشن نیست که چه نوع پروندههایی مشمول سه مورد بالا خواهند شد و نمیتوان صدور این معافیتها را پیشبینی کرد. اطلاعات بیشتر در بخش معافیتها آمده است.
اگر من ویزای مولتیپل داشته باشم، آیا میتوانم به خارج از آمریکا سفر کنم و بازگردم؟
این یکی از متداولترین پرسشهای آن دسته از شهروندان کشورهای مشمول فرمان اجرایی ترامپ است که ویزای آمریکا دارند. پاسخ کوتاه این است که «بله» اما باید این کار را با احتیاطهای ویژهای انجام دهید. مثلاً اگر شما یک ویزای مولتیپل اف-۱ دارید، میتوانید به خارج از ایالات متحده سفر کنید و بازگردید. ما دانشجویان ایرانی را داشتهایم که ویزای مولتیپل اف-۱ داشتهاند و از زمان اجراییشدن نسخه سوم محدودیتها به ایران سفر کرده و بدون هیچ محدودیتی به آمریکا بازگشتهاند. با این حال، مهم است به یاد داشته باشیم که مأموران اداره گمرک و حفاظت مرزی ایالات متحده میتوانند حتی اگر ویزای معتبر داشته باشید، از ورود شما جلوگیری کنند. همواره این ریسک وجود دارد که شما از مرز بازگردانده شوید. این ریسک پیش از فرمان اجرایی ترامپ وجود داشت و اکنون به نظر میرسد که اندکی جدیتر شده است.
اگر من ویزای دانشجویی مولتیپل داشته باشم، برای سفر به خارج از آمریکا و بازگشت به این کشور، چه مواردی را باید مد نظر قرار دهم؟
این، سوال بسیاری از دانشجویان است. در این بخش، گفته میشود که دارندگان ویزای اف-۱ مولتیپل چه مواردی را باید در زمینهٔ سفر به خارج از آمریکا و بازگشت به این کشور، رعایت کنند.
● پاسپورت معتبر که دستکم شش ماه به تاریخ انقضای آن مانده باشد و یک ویزای مولتیپل نیز درون آن الصاق شده باشد.
● فرم معتبر I-20 با امضا از مشاور دفتر دانشجویان بینالمللی (ISO) در صفحه دوم آن، که کمتر از یکسال از صدور آن گذشته باشد.
● مدرک پشتیبانی مالی (مانند نامه بورسیه یا گواهی بانکی)
● مدرک ثبت نام در دانشگاه (مانند نامه پذیرش، کارت دانشجویی یا ثبت نام در کلاس)
● فرم I-901
● از بخش خدمات دانشجویان بینالمللی دانشگاهتان بپرسید که فهرست توصیههای آنان برای همراه داشتن مدارک پیش از سفر چیست؟ ممکن است فهرست آنها تغییر کرده باشد.
توصیه میشود که هر چه میتوانید، مدارک مختلف را با خود همراه داشته باشید. بهعلاوه، در حالی که ضروری نیست مدارکی دال بر دلیل سفر خود به همراه داشته باشید، همیشه مفید است که چنین مدارکی (مانند کارت دعوت به عروسی) همراهتان باشد تا در صورتی که مشمول بررسیهای مضاعف شدید، کمککننده باشند.
آیا دیوان عالی دربارهٔ روند معافیتها شفافسازی کرده است؟
خیر. یک قاضی که با نظر اکثریت مخالف بود، بر مبنای شواهد استدلال کرده است که روند معافیتها یک بهانه و موردی مصنوعی است زیرا تنها تعداد اندکی توانستهاند از این بندها استفاده کنند. این تصویر بر مبنای شواهد افسران کنسولی است که روند را «دغلکاری» خواندهاند. آنگونه که پاسخ به سوالات سناتور وان هولن مشخص میکند، کمتر از ۲ درصد از فرمهای تقاضا از کشورهای یادشده، مشمول معافیتها شدهاند و تقریباً تمامی آنها زمانی صادر شدند که کنگره از دولت خواست تا اطلاعات مربوطه را ارائه کند.
بخش سوم از اعلامیه اجازه میدهد که پرونده معافیت در مورد افرادی که ۱) در شرایط بسیار دشوار و ویژهای باشند، ۲) ورود آنها خطری برای امنیت ملی و آسایش عمومی نباشد و ۳) ورود آنها به نفع امنیت ملی باشد، به طور مستقل بررسی شود. مشخص نیست که چه شرایطی باعث شمول این موارد میشود اما شرایط پزشکی اورژانسی یک عضو خانواده، از جمله شرایطی است که منافقانه در بخش معافیتها گنجانده شده است. برخی از کسانی که نامزدها و همسران آنها از فرمان ممنوعیت ورود مسلمانان ضربه خوردهاند، به اشتباه تصور میکنند که رابطه نزدیک با یک شهروند آمریکا باعث معافیت از ممنوعیتها میشود. این درست نیست. «نایاک اکشن» کماکان تلاش میکند تا این امر را در کنگره به چالش بکشد. اما اکنون، ما به کسانی که باور دارند مشمول معافیت میشوند، توصیه میکنیم تا برای ویزا درخواست کند. افرادی که در آمریکا هستند میتوانند از قانونگذارانشان بخواهند تا از دولت دربارهٔ تقاضاهای ویزا سوال کنند؛ این میتواند روند معافیت اعضای خانواده یا دوستان را تسهیل کند.
آیا این محدودیتها دائمی هستند؟ آیا طبقات محرومشدهٔ ایرانی هرگز نخواهند توانست به آمریکا سفر کنند؟
نسخه سوم فرمان اجرایی ترامپ برای محدود کردن مسلمانان هیچ گونه تاریخ انقضایی ندارد و دیوان عالی نیز این تصمیم را ابرام کرده که «نیازی نیست تا رئیسجمهور از ابتدا تاریخ انقضایی برای محدودیتهای ورود تعیین کند.» ما مطمئنیم که سرانجام خواهیم توانست محدودیتها علیه مسلمانان و روند «سختگیریهای شدید در بررسی و تأیید» را از طریق مکانیسمهای قانونگذاری از بین ببریم. این کار از طریق حمایت «نایاک اکشن» از نامزدهایی که به لغو محدودیتها متعهد باشند، دنبال میشود. نایاک اکشن این مسأله را در کانون توجه قرار میدهد و با سازمانهای شریک و متحدان در میان قانونگذاران، به دنبال راه حل قانونی خواهد گشت.
آیا دارندگان کارت سبز (گرین کارد) نیز مشمول این محدودیتها میشوند؟
بر مبنای مفادی که اعلام شده، ممنوعیت اجازه ورود شامل افراد دارای «اقامت دائم قانونی» ایالات متحده (LPRها) که عموماً با نام «دارندگان گرین کارد» شناخته میشوند، نخواهد شد. با این حال، تقاضاهای جدید برای کارت سبز بررسی نمیشود.
اثر نسخه سوم ممنوعیتهای اعمالشده علیه مسلمانان، بر شهروندانی که تابعیت دوگانه دارند، چیست؟
شهروندانی که تابعیت مضاعف دارند، اگر با گذرنامه کشوری غیر از هشت کشور نامبرده وارد شوند، مشمول ممنوعیت نمیشوند. بنابراین، برای مثال اگر شما شهروند یک کشور عضو اتحادیه اروپا هستید و همزمان گذرنامه ایرانی دارید، هنگامی که با گذرنامه اروپایی خود وارد کشور شوید، مشمول ممنوعیتهای مندرج در فرمان مذکور نخواهید شد. با این حال، شهروندان یکی از هفت کشور ممنوعه ذیل نسخه سوم فرمان اجرایی، نیاز به ویزای معتبر اف، ام یا جِی دارند. ایرانیانی که ملیت دوگانه دارند و ویزای آنها پیش از ۱۸ اکتبر ۲۰۱۸ صادر شده است، ویزایشان باطل نخواهد شد. اما باید دید که آیا به آنها اجازه ورود داده میشود یا خیر؛ زیرا ادبیات به کار رفته در فرمان، در این باره صراحت ندارد.
نایاک اقدام دستگاه قضایی ایران را در مورد بازداشت نسرین ستوده به شدت محکوم میکند
برای انتشار فوری
تماس با: تریتا پارسی
ایمیل: tparsi@niacouncil.org
تلفن: ۶۳۲۵-۳۸۶-۲۰۲
واشنگتن، دی.سی. – تریتا پارسی، مدیر شورای ملی ایرانیان آمریکا، بیانیهٔ زیر را در مورد بازداشت ناموجه و نگهداری نسرین ستوده در زندان اوین، صادر کرده است:
«نایاک، اقدام دستگاه قضایی ایران را برای بازداشت خانوم ستوده به شدت محکوم میکند و خواستار آزادی فوری او و سایر زندانیان وجدان است. نسرین ستوده، یکی از شناخته شدهترین وکلای مدافع حقوق بشر در ایران است. او امروز در خانه اش بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. ستوده زندگی خود را وقف حقوق بشر نموده و در گذشته نیز زندان های غیرمنصفانه ای را تحمل کرده است. او در سال ۲۰۱۲ پس از سه سال زندان، چندین بار اعتصاب غذا کرد و وزن او به کمتر از ۴۳ کیلوگرم رسید. در همان سال، او جایزهٔ ساخاروف برای آزادی اندیشه، ارزشمندترین جایزهٔ حقوق بشری اتحادیه اروپا، را از آن خود کرد. ستوده پس از آزادی برای مدت سه سال از وکالت محروم شد اما این حکم به مدت به ۹ ماه کاهش یافت.
ستوده طی ماه های اخیر وکالت چندین زن جوان را بر عهده گرفت که به دلیل برداشتن روسری های خود در ملاءعام در اعتراض به حجاب اجباری، بازداشت شده اند. بازداشت کنونی او که بدون اتهام رسمی صورت گرفت، ابتدا در صفحه فیسبوک همسرش منتشر شد اما اندکی بعد رسانه هایی چون بیبیسی فارسی و نیویورک تایمز آن را تأیید کردند. دستگاه قضایی ایران به ارعاب شهروندانش با اتهام های ساختگی، بدون رعایت رویه عادلانه و با شرایط غیر انسانی در زندان ها ادامه میدهد. ستوده زندگی اش را وقف دفاع از کرامت انسانی موکلانش کرده و اکنون خود را از خانواده جدا و در زندان میبیند. این، مطلقاً غیر قابل پذیرش است و بر عهدهٔ مقام های عالی ایران است که آزادی فوری او را تسهیل کنند.
بسیاری بیم از آن دارند که به موازات بالا گرفتن تنش ها با ایالات متحده و قدرتگرفتن بیشتر عناصر تندرو در ایران، شرایط حقوق بشر در این کشور وخیم تر شود. در واقع، این الگویی است که در گذشته شاهد آن بوده ایم و نگرانیم که بازداشت ستوده مؤید تکرار آن روند باشد. آن چه در اکثر مباحث مربوط به خروج دولت ترامپ از برجام و آغاز مجدد تحریم های اقتصادی نادیده گرفته شده، آثار این اقدامات بر مناسبات سیاسی داخل ایران است. آشکار است که عناصر تندرو باید مؤاخذه شوند که در داخل ایران از این فرصت استفاده کرده اند و اقداماتی بر خلاف تعهدات حقوق بشری ایران و مغایر خواست مردم ایران انجام میدهند. لیکن همزمان ایالات متحده باید در نظر بگیرد که اقدامات ما چگونه فرصت را برای آن عناصر مهیا میسازد و توانایی ما و جامعه بینالملل را برای مسؤولیتپذیر کردن ایران در قبال تعهدات حقوق بشری اش، کاهش میدهد.»
پاسخ به شایعات دروغ پیرامون حمله اف.بی.آی به دفاتر نایاک
به نظر میرسد که به طور فزایندهای با یک کارزار هماهنگ شده برای ترویج سیاست تغییر رژیم تحت رهبری ایالات متحده در ایران به رهبری آمریکا و بدنام کردن صدای ایرانی-آمریکاییهایی روبهرو هستیم که ممکن است بهرغم مخالفت با رژیم ایران، از جنگ یا تحریم حمایت نکنند. این کارزار شامل یک شایعهٔ جدید علیه نایاک است که ادعا میکند افبیآی ما را هدف گرفته است – موضوعی که صد در صد غلط است.
طی ماههای اخیر ما در شبکههای اجتماعی شاهد بالا گرفتن حملات لفظی و تلاش برای مرعوبکردن ایرانی-آمریکاییهایی بودهایم که طرفدار صلح هستند. ما دیدهایم که شرکت بلک کیوب یا مکعب سیاه -یک شرکت مرتبط با موساد در اسرائیل- به سفارش افرادی درون دولت ترامپ، نوعی «عملیات کثیف» را علیه مقامهای دولت اوباما به راه انداخته است. ما شاهد بودهایم که اتاق فکر جان بولتون، مشاور امنیت ملی، با پروپاگاندا حول محور سپاه پاسداران، به نایاک حمله میکند و جان افراد دو تابعیتی ایرانی-آمریکایی را که در ایران بازداشت هستند، به خطر میاندازد. همچنین ما شاهد افزایش نفوذ سازمان مجاهدین خلق بودهایم که با مقامهای ارشد در دولت ترامپ ارتباط نزدیکی دارد.
ممکن است شنیده باشید که مکعب سیاه، شرکت مرتبط با موساد، با هدفگرفتن نایاک به تلاشی ناکام دست زد تا اطلاعاتی را به دست آورد که بتواند از آنها برای بدنامکردن مقامهای دولت اوباما استفاده کند. مضاف بر آنچه تا کنون منتشر شده است، در ماه نوامبر گذشته نیز دفتر نایاک مورد دستبرد قرار گرفت و دو دستگاه کامپیوتر سرقت شدند. ما در همکاری با مأموران قانون، تلاش میکنیم تا ریشهٔ این اقدام مجرمانه را بیابیم و دلایل محکمی داریم که باور کنیم این عمل با انگیزهٔ سیاسی از جانب گروهها یا اشخاصی صورت گرفته که قصد حمله به سازمان ما را داشتهاند.
اکنون آگاه شدهایم که برخی افراد شایعهپراکنی را دربارهٔ هجوم اف.بی.آی. به دفاتر نایاک آغاز کردهاند. این شایعه، مطلقاً و صد در صد دروغ است. ما خوشبختانه در کشوری زندگی میکنیم که مأموران قانون در چهارچوب مقررات قانونی عمل میکنند. اف.بی.آی. برای بازرسی، پیشاپیش مجوز بازرسی دریافت میکند. آنها به طور مخفیانه و خارج از قانون، به دفاتر وارد نمیشوند. این موضوع که برخی عناصر -شاید درون جامعه [ایرانی-آمریکایی] ما و شاید از بیرون این جامعه- چنین شایعهٔ ابلهانهای را پخش کردهاند، عمیقاً آزار دهنده است. آنها فکر میکنند که جامعهٔ ما سادهلوح است و درک نمیکند که قوانین آمریکا چگونه عمل میکنند؛ فکر میکنند که ما به سادگی فریفته میشویم و به جای اتحاد برای دفاع از منافع مشترکمان، رویاروی یکدیگر قرار میگیریم.
ما نمیدانیم که چه کسی این کارزار شایعهپراکنی را آغاز کرده است و آیا آنان همان گروه یا افرادی هستند که به دفتر ما دستبرد زدهاند یا خیر؛ اما این را میدانیم: تلاشها برای دروغپراکنی و ارائه اطلاعات نادرست با هدف ایجاد خصومت میان جامعهٔ ما، یکی از عناصر اصلی برای کارزار ایجاد تفرقه و تضعیف ایرانیان آمریکایی است تا ما صدایی نداشته باشیم که از منافعمان در راستای صلح و تغییر اصیل و درونی در ایران دفاع کند؛ نه از نوع تلاشهای پیشین آمریکا برای تغییر رژیم در کشورهایی مانند عراق و لیبی.
ما از اعضای جامعهٔ خود میخواهیم که مراقب و هشیار باشند. آنگونه که ما طی دو سال گذشته آموختهایم، «اخبار دروغ» و پروپاگاندا از طریق شبکههای اجتماعی و کارزارهای شایعهپراکنی، میتوانند آثاری بهشدت مخرب بر جامعه ما و دموکراسی ما داشته باشند. اگر سوالی دربارهٔ نایاک دارید، از ما بپرسید. اگر اخباری شنیدید و به نظرتان مشکوک آمد، پیش از اشتراکگذاری، آن را با ما در میان بگذارید. شاید از همه مهمتر، این باشد که ما نباید اجازه دهیم این تلاشها باعث شود تا اکثریت جامعهٔ ما که مخالف جنگ هستند، به هراس و سکوت وادار شوند. ما باید به تحرک و سازماندهی خود در حمایت از صلح و علیه عناصری ادامه دهیم که درون و بیرون از جامعهٔ ما تلاش میکنند تا نظرشان را بر ما و مردم ایران تحمیل کنند.

گفت و گو استیو اینسکیپ با تریتا پارسی در مورد فهرست تقاضاهای پومپئو از ایران
مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا، این هفته یک فهرست تند و تیز را که دربردارندهٔ خواستهای کشورش از ایران بود، ارائه کرد. استیو اینسکیپ در این مورد با تریتا پارسی از شورای ملی ایرانیان آمریکا، گفتوگو کرده است.
استیو اینسکیپ، مجری: وزیر خارجه، مایک پمپئو، میگوید که او واقعاً چیز زیادی از ایران نمیخواهد. پس از آنکه پرزیدنت ترامپ، ایالات متحده را از توافق اتمی خارج کرد، پمپئو این هفته ۱۲ درخواست را ارائه کرد که از پایاندادن به فعالیت اتمی تا قطع حمایت از گروه حزبالله [لبنان] را در بر میگیرد.
صدای مایک پمپئو از آرشیو:
اینها درخواستهای سادهای هستند که رژیم ایران میتواند به راحتی اجرا کند و این میتواند به طور چشمگیری به نفع مردم ایران باشد.
اینسکیپ: اما این تنها دیدگاه در برابر خواستههای آمریکا نیست. تریتا پارسی آنها را نسخهای برای مقابله یا حتی جنگ میبیند. او رئیس شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) است و یکی از حامیان توافق اتمی قدیمی به شمار میرود. او در استودیوی ما حضور دارد. بار دیگر به این برنامه خوش آمدید، آقا!
تریتا پارسی: از دعوت شما بسیار ممنونم.
اینسکیپ: چرا این درخواستها از ایران مطرح نشود؟ چرا به آنها گفته نشود که فعالیت اتمی یا حمایتشان را از حماس قطع کنند؟ بهیقین شما حامی گروههای تروریستی نیستید.
پارسی: قطعاً خیر! اما این موضوعی است که ما ۲۰ سال برای آن تلاش کردهایم. برای مثال، تقاضای توقف کامل غنیسازی چیزی بود که ایالات متحده برای مدتی طولانی روی آن پافشاری میکرد و روند پیشرفت کار ثابت کرد که این تقاضا مطلقاً راه به هیچ جا نبرد. در واقع، در سال ۲۰۰۳، ایرانیها حدود ۱۵۰ سانتریفیوژ داشتند. آنها به دولت بوش پیشنهاد دادند که یک مذاکرهٔ باز داشته باشند. جان بولتون در آن دولت بود.
اینسکیپ: اینها ابزار غنیسازی اورانیوم هستند، بله.
پارسی: بله! دولت بوش این پیشنهاد را رد کرد و از هرگونه مذاکره سر باز زد. در زمانی که بوش کاخ سفید را ترک میکرد، ایرانیها هشت هزار سانتریفیوژ داشتند.
اینسکیپ: یعنی آنها به طور قابل توجهی فعالیت اتمیشان را گسترش دادند…
پارسی: دقیقاً.
اینسکیپ: و به جای آن…
پارسی: در آن زمان، ما وقت را صرف تقاضاهایی کردیم که واقعبینانه نبودند و کاملاً دور از دسترس محسوب میشدند. این به ایرانیها زمان بیشتری داد تا به توسعهٔ برنامهٔ اتمی خود بپردازند.
اینسکیپ: در شرایط فعلی، شما یک روز قبل گفتهاید که این میتواند به یک جنگ منتهی شود. ما فرصتی داریم که از یک مقام ارشد وزارت خارجه در این مورد سوال کنیم. نام او برایان هوک است. او دیروز در این برنامه حضور داشت و ما پرسشهایی را با او مطرح کردیم در این باره که آیا شخص رئیسجمهوری آمریکا به دنبال رویارویی یا جنگ است؟ به پاسخهای او گوش کنیم.
صدای برایان هوک از آرشیو:
آنچه ما به دنبالش هستیم، تغییر در سیاستهای حکومت ایران است. من فکر میکنم اظهاراتی مانند این، غلو شده و اغراقآمیزند. ما در گذشته شاهد بودیم که جامعهٔ بینالملل گرد هم آمدند و بر رژیم ایران فشار آوردند؛ همین موضوع باعث شد تا ایران به میز مذاکره بیاید.
اینسکیپ: این چیزی است که هوک میگوید و در تلاش است که بار دیگر آن را انجام دهد. یعنی اروپاییها را با خود همراه کند و تحریمها را علیه ایران افزایش دهد تا رفتار حکومت این کشور را به طور ملموس تغییر دهد.
پارسی: اینجا یک عدم درک عمیق وجود دارد میان آنچه واقعاً به توافق اتمی انجامید و آنچه بهراستی باعث آغاز مذاکرات شد. من در کتابم با جزئیات شرح دادهام. داستان پشت صحنه نشان میدهد که بله! ایالات متحده تحریمهای خردکنندهای را به ایران تحمیل کرد که به اقتصاد این کشور آسیب جدی رساند، اما ایرانیها نیز بیکار ننشستند. به موازات آن، به طور جدی در برنامه اتمیشان پیش رفتند و مسابقهای آغاز شد که در یک سوی آن ایرانیها تلاش میکردند تا خود را به عنوان عمل انجامشده و واقعیتِ موجودِ اتمی بشناسانند و از دیگر سو، ایالات متحده تلاش میکرد تا کمر اقتصاد ایران را بشکند. در اوایل سال ۲۰۱۳ رئیسجمهوری [آمریکا] دریافت که ایرانیها در آن مسابقه از آمریکا پیشی گرفتهاند.
اینسکیپ: منظورتان پرزیدنت اوباما است؟
پارسی: [بله] پرزیدنت اوباما. او دریافت که اگر برخی موارد تغییر نکنند، ایالات متحده به زودی با دو گزینه روبهرو میشود: یا باید ایران را به عنوان قدرت اتمی بپذیرد یا به جنگ آن برود.
اینسکیپ: شما میگویید که این پیشتر آزمایش شده، تحریمها به سرعت جواب نداده است و بنابراین یک توافق انجام شد.
پارسی: دقیقاً! و این باعث شد که پرزیدنت [اوباما] در مذاکرات پنهانی در عمان، به میز بازگردد و یک متغیر اصلی را در مذاکرات تغییر دهد. آن متغیر، پذیرش غنیسازی بود. تازه، پرزیدنت اوباما بود که بهراستی یک ائتلاف گسترده را برای تحریمها با خود داشت؛ نه پرزیدنت ترامپ. پس این فکر که ما میتوانیم دوباره فشار را ایجاد کنیم و اگر فشار را بیشتر نگه میداشتیم، ایرانیها تسلیم میشدند [درست نیست و] واقعیت این است که اگر پرزیدنت [اوباما] آن توافق را در همان زمان انجام نمیداد، به احتمال زیاد شرایط به یک جنگ ختم میشد یا ما توانایی گریز هستهای فوری را در برابرمان داشتیم.
اینسکیپ: آقای پارسی! شما به کتابتان اشاره کردید. نام این کتاب Losing An Enemy (از دست دادن یک دشمن) است که کلیاتی را از کار طولانیمدت شما بر روی این توافق اتمی یا در مسیر دستیابی به آن، شرح میدهد. شما مدتی طولانی بر روی روابط بهتر با ایران کار کردهاید. قاعدتاً شما در این شرایط که پرزیدنت ترامپ سیاست خارجی آمریکا را به مسیری بسیار متفاوت میکشاند، شخصاً آزارنده باشد.
پارسی: من به این موضوع بهطور شخصی نگاه نمیکنم اما بینهایت نگرانم. ما بهواقع یک پیروزی برای دیپلماسی داشتیم؛ فرصتی داشتیم که به برخی از مشکلات مورد اشاره برایان هوک بپردازیم و آنها را رفع کنیم. به جای آن، پرزیدنت [ترامپ] پیروزی دیپلماسی را به یک بحران از نوع خود تبدیل کرد.
اینسکیپ: اگر شما میتوانستید با توجه به آنچه رئیسجمهور [ترامپ] انجام داده است، اکنون یک جمله برای توصیه به او بگویید، آن جمله چه میبود؟
پارسی: اگر شما دیپلماسی میخواهید، باید آن را به طور اصیل دنبال کنید، نه به عنوان دستاویزی برای جنگ.
اینسکیپ: تریتا پارسی! از حضور شما ممنونم. واقعاً قدردانی میکنم.
پارسی: سپاس از شما.